• وبلاگ : اشک هايم را کجا خواهي نوشت
  • يادداشت : عشق تلخ
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    و غروب چه تماشائيست... و صدايي که نهانيست
    اين جا همه چيز هست... حرف هاي خودماني هست

    يک پرنده در قفس هست... بغض و فرياد و نفس هست
    خواهشي در قعر زندان... آرزوهايي عبث هست



    يک اميد سرد و خاموش... ساعت بي حسّ و بي هوش
    انتظار و سنگ و ديوار... رفته ام از خود فراموش

    گريه وتنهايي و خواب... عکس تو در حجم يک قاب
    ضربه هاي قلب بي تاب... باز هم آيينه و آب
    خاطرات رو سپيدت... عطر دستان نجيبت



    باز هم تکرار و تکرار... زندگي مرغي گرفتار
    پنجره همپاي مهتاب... نور مي پاشد به ديوار

    شمع مي سوزد ز هجرت... دل اسير فکر و ذکرت
    گل به گلدان سر فرو برد... خم شده از بار عشقت



    تو پرنده اي غريبي... تو سکوتي آهنيني
    جاي تو اما چه خالي... در غـــــ ـــــ ـ ـــروبي اينچنيني