................ نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه می لغزد.... ولی یاران نمیدانند که من دریایی از دردم ..... به ظاهر گر چه میخندم.... ولی اندر سکوتم ، تلخ می گریم ................................................................... باران!...شیشه پنجره را باران شست.....از دل من اما.....چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟ مهربانی ممنوع ! - اشک هایم را کجا خواهی نوشت
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس به شخصی مسأله ای بیاموزد، مالکش می گردد . گفته شد : آیا وی را خرید و فروش هم می کند؟ فرمود : نه، بلکه امر و نهیش می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اشک هایم را کجا خواهی نوشت
مهربانی ممنوع !
  • نویسنده : سار ا باقرزاده:: 86/11/24:: 9:39 صبح
  • شاخه سبز خیالمهربانی ممنوع   شاخه سبز خیال!

    دست سوزنده مشتاقت را

    در نهانخانه ی جیبت بگذار

    تا که پابند نباشی به کسی دست بدهی

    خارهایی هستند که ز سر پنجه ی دوست

     با سرانگشتانت می جنگند

    دوستی مسخره است

    مهربانی ممنوع !

    و تو ای دوست ترین  

    در نهانخانه ی جیبت بگذار، دست سوزنده ی مشتاقت را

    من و تو

    باید از سلسله ی بایدها, دستهامان را زنجیر کنیم

    با زبان دگران لحظه هامان را تفسیر کنیم

    و نگوئیم که بازیگر یک قصه معتبریم

    کاش میدانستی

    که نباید حس کرد، که نباید دل بست

    در فضایی که پر از همهمه ی آدمهاست

    من گرفتارترین تنهایم ، تو گرفتارترین

    دل ما بسته وابستگی است

    شاخه سبز خیالقصه ی بودن من ، طرح یک خستگی است؟شاخه سبز خیال


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 32021
    بازدید امروز : 6
    بازدید دیروز : 2
    ............. بایگانی.............
    بهمن 86

    ........... درباره خودم ..........
    اشک هایم را کجا خواهی نوشت
    سار ا باقرزاده
    این وبلاگ مجموعه ای از شعرهائی که دوست دارم

    .......... لوگوی خودم ........
    اشک هایم را کجا خواهی نوشت
    ..::موزیک::..